شبی خوش است، بدین قصهاش دراز کنید
نگاهی به نمایش "پروفسور جیلی بیلی" اثر دیوید وود به کارگردانی مجید علمبیگی
همایون علیآبادی: بهراستی تئاتر کودک در دوران ما و خاصه با آن سبقه و سابقه دیرینه، نیاز به یک رنسانس دوباره داشت.
واقعیت این است که نمایش "پروفسور جیلی بیلی" با یک کشف ظریف همراه است و آن اینکه، کارگردان این اثر یک کمدین درجه اول از سویی و یک بازیگر تلخاندیش و همچنان پرسهزن در زمینههای کمیک از سویی دیگر است. اما کشف چیست؟ علم بیگی در جمعه شب پاییز بیبرگ، شبی خوش برای ما رقم زد.
ابداً معتقد نیستیم که کارگردان اثر، زمینههای کمیکش را در آذر 98 بر صحنه تالار هنر، متجلی ساخته است اما از یاد نبریم که پنجشنبه شب دیداری پر از مطایبه و قریحه بر سمع جان نشست و صحیفه دل را با خود به کجاها برد. از "نورمن ویزدم" تا "وودی آلن" و از "جری لوئیس" تا "لوئی دوفونس" چنان ماهرانه و استادانه بازی شد که فیالواقع، چیزی جز حیرت برای من منتقد باقی نگذاشت. آری حضور مجلس انس است و دوستان جمعاند / وان یکاد بخوانید و در فراز کنید.
حسین فدایی حسین با مهارتی ویژه و سلطهای کامل بر قلمرو ترجمه متون تئاتری، توانسته باهماندیشی فیالواقع دستی فراخ بر دامن "دیوید وود" کمدینویس بزرگ انگلیسی فراهم آورد اما حیرتاً و شگفتا که متن "وود- فدایی حسین" با بازی طراز اول علم بیگی درهمآمیخته و منظومهای از حس غریبانه تبسم تلخ روزگار ما را که اینبار در تالار هنر، نه تلخ است و نه ملالآور بوجود بیاورد. قهقاه خنده بروبچههای 9 ساله تا گشادهرویی، سالدیگان نودساله، فیالواقع، پنجشنبه شب پیش از یلدای ما را با خود منور و مضرّس کرد.
بهراستی تئاتر کودک در دوران ما و خاصه با آن سبغه و سابقه دیرینه رضا بابکها و مهدی هاشمیها و دیگر و دیگران، نیاز به یک رنسانس دوباره داشت. چهل سال از "کوتی موتی" میگذرد و چهار شب از اجرای "پروفسور جیلی بیلی"، بیتعارف اتفاق افتاده است، چهلسالگی که با صبر و شکیب و تنهایی طی شد و حالیا برای نخستین بار دوست عزیز روزنامهنگار ما توانست که قصهاش را بدین محمل دراز کند و شبی خوش برای ما رقم بزند.
آخرین کاری که از علم بیگی دیدم، نمایش "بیوههای غمگین" بود که رقیمهای هم از آن در هنرآنلاین نوشتم، هر چه که بود گذشت اما در فاصلهی دو اجرای "بیوهها" و جیلی بیلی" یک اتفاق مبارک افتاده است، رنسانس تئاتر، در عرصه تئاتر کودک با بازی خیرهکننده کارگردان و نیز اکیپ کل کار توانسته به اوج و عزتی در چکاد دست یابد. آنچه برای من در این اجرا متبرک بود، انگار یکشب با کمدینهای بزرگی چون "وودی آلن" آشنا شدم و تبسم از لبانم رخت بست و جایش قهقه خنده نشست و فراموش نکنیم که تبسم و نه خنده در روزگار ما بهسختی بر محیط لب مینشیند و از این روی در زمانه پر افلاس و ادبار، خندیدن و خنداندن کار سهل و آسانی نیست. متن از سویی مدیون یک دارمنویس مطرح آنسوی آبهاست و خوشا "دیوید ودد" که توانسته علم بیگی نازنین ما را از قرع و انبیق تلخکامیهایی مانند "ازدواج بیوهزنان" به درآورد و چکاد را نشانه بگیرد، چکادی که در آن از "گردو" و "بادامزمینی" و "بادامهندی" و "فندق" و "شاهبلوط" تا نارگیل و گردو نشان دهد. این از سوی، از سویی دیگر در این آجیل درهمبرهم یلدا شب فیالواقع حظوافر بردیم و دریافتیم که بازیگر نقش "جیلی بیلی" چه ساده چه بهسادگی "نورمن" و "جری لوئیس" را بازمیآفریند.
فدایی حسین به دلیل آنکه یک تئاتری سرشناس و یک مترجم جامعالاطراف است و همیشه نگاهی به ترجمههای درجهیک تئاتر نیز دارد با ترجمه "پروفسور جیلی بیلی" توانسته پیشنهادی برخاسته از جانودل به علم بیگی هدیه کند و بازیگر ما را دریابید که پس از مدتی فترت و بیوهبازی به اصل خود مراجعه میکند و لبخند خوشخیالانگیز را بر سرتاسر محیط لب مینشاند.
فضاسازی و نیز انجاء بازی گرفتن از بازیگران با آن شناخت لدنی از تئاتر توانسته و در نهایت قصه بازیگران نمایش مورد بحث ما را زنده کند و با روح و جان تماشاگران خردسال ما باهم آمیزد و مگر کمیک چیست؟ مگر طنز و مطایبه از کدام آبشخور طنازانه سیراب میشود؟ به قول "عبید زاکانی" فحش از دهن توطیبات است / قند از دهن تو نوش داروست.
نمایش "ازدواج بیوهها" را که دیدم قهوه تلخ در مراسم انتهای، زندگی هنری مجید علم بیگی نوشیدم اما او از پا نمینشیند، اما همسرش در شب اجرای "پروفسور جیلی بیلی" به من گفت:" نقدهای شما، زنده کننده و صریح است، حتی همین جیلی بیلی نیز برداشتی است از نقد شما در هنرآنلاین که به همین کار ما کمک زیادی رسانده. ممنون".
بههرحال من امیدوارم گروه تئاتری این اجرا با آن بازیهای درخور توجه وحید شاهینی، محسن غلامی، مریم عسکری، زینت شیخی، عباس فرطوسی و ناهید صاحبی فیالجمله توانسته، متن نمایشی مورد بحث ما را در اندازههای یک منجی اجرا کنند. من امیدوارم مجید علمبیگی تمامت ذات و قریحه بازیگری و کارگردانیاش را در ژانر کمیک ادامه دهد و بداند که همیشه خنداندن تماشاگر امری است خدایگانی که بیتردید تراژدیهای مدرن را تحتالشعاع خویش قرار داده است. باری کار باقی و یار باقی. خطاب من به دوست عزیزم آقای موذن رئیس تالار هنر است که با توجه به اقبال حیرتآور "پروفسور جیلی بیلی" کا را تا دو ماه دیگر بر صحنه داشته باشد که مایه سپاس بیقیاس است.