در حال بارگذاری ...
در نقد و بررسی نمایش «من عجیب» به کارگردانی امیر مشهدی عباس مطرح شد

جهان فانتزی در خور کودکان

در نشست نقد و برسی نمایش «من عجیب» نوشته و کار امیر مشهدی عباس به عنوان اثری در خور کودکان یاد شد که در آن جهان فانتزی عامل مهمی برای ارتباط با مخاطب خواهد شد.

 به گزارش ایران تئاتر به نقل از کانون ملی منقدان تئاتر ایران، در این نشست مشهدی عباس نویسنده و کارگردان درباره اینکه چرا به موضوع شغل و اهمیت آن برای کودکان پرداخته است؛ به وضع موجود در اجتماع اشاره کرد که نوعی فرزند سالاری بر جامعه ایران حاکم است که در آن تربیت صحیحی وجود ندارد و از الان بچه ها به دنبال فرصت ها و شغل هایی می روند که در تصورشان کمترین زحمت و بیشترین بهره را در آن خواهند دید، در حالی که هر شغلی دشواری های خود را دارد و تا اینکه فردی نتواند مراحل آموزشی و تجربه کردن را به درستی بیاموزد نمی تواند در آن شغل مهارت لازم را کسب کند و این همان نکاتی است که با نوشتن و اجرای نمایش «من عجیب» به دنبالش بوده ام که به بچه ها مسیر درست شغل یابی را آموزش دهیم.
او که با دیدن یک بالۀ اتریشی که در آنجا یک آینه زمینه ورود یک بچه را به آینده اش فراهم می کرد که البته در آنجا پول و شهرت و سرگرمی و خیلی چیزهای دیگر هم لحاظ شده بود، منبع الهامی شد که بتواند نمایشنامۀ من عجیب را بنویسد و بعد آن را در طول چهل روز با بچه ها کار کند. البته مشهدی عباس از گروهش عذرخواهی کرد که مثل کارهای دیگرشان چندان وقت کافی نداشته که طول دورۀ تمرین ها را به اندازه پیش ببرند و هم به دلیل حضور در یک کار فیلم مجبور شده که در بخشی از تمرین ها نباشد و البته این بازیگران که سالهاست در کنارش هستند به درستی توانسته اند ایده هایش را به اجرا نزدیک کنند.
مجید موثقی هم با توجه به کار گرفتن ستیز در کل متن آن را متنی در خور سن کودکان دانست که می تواند آنها را سرگرم کند و در عین حال آنها را درگیر با موضوع شغل کند. این مواجهۀ با جوانی و انتخاب شغل در آینده نیز مناسب سن و اینده یشان هست. او اما معتقد است که ای کاش شروع از خود زیر زمین و مواجهۀ تیرداد کودک با تیرداد جوان در این آینه جادویی شکل می گرفت و رفته رفته به آن خانه و مادربزرگ و دایی و دوستی اش با فربد خرمالوخور برمی گشتیم و این طور کشش و تعلیق بهتری در کلیت متن داشتیم.
رضا آشفته، نویسنده و منتقد نیز بهره مندی از عنصر فانتری برای خلق یک متن در خور این گروه سنی را مناسب دانست اما او بر این باور هست که نویسنده در صحنه سوم به درک کاملتری از نوشتار و نمایشنامه رسیده و همه چیز را در ایجاد یک موقعیت نمایشی سروسامان داده است، برای همین صحنه شعبده باز بسیار پر کشش و در عین حال تاثیرگذارتر هم هست چون اگر هر آدمی همین طوری بخواهد شعبده بازی و تردستی بکند امکان دزدی و سواستفاده از شغلش بسیار هست و این مسیر سر از زندان و بدبختی درخواهد آورد.  
مشهدی عباس در زمینه متن بر این باور است که صحنه اول و دوم را که در آن شغل تاجری و پزشکی مطرح می شود از سر بی حوصلگی ننوشته است بلکه اینها بنابر خواست طرح نمایشنامه است که اینها نقاط آغازین و عطف هستند که در ادامه وقتی به اوج نزدیک می شود و ما در صحنه سوم به شغل شعبده بازی می پردازیم که بسط بیشتری یافته است.
آشفته هم تاکید کرد که او هم بنابر همان اصول نمایشنامه نویسی دارد داوری می کند که در صحنه تاجر و پزشک حتی رول به سمت لودگی می رود که البته خیلی زود از آن عبور می کنند اما در صحنۀ شعبده باز هر یک از اتفاقات و شخصیت ها با بار نمایشی همراه شده اند و بر زیبایی اثر افزوده اند.
مجید موثقی حضور بازیگران در کل اجرا را پر رنگ و مفید ارزیابی کرد چون همه به شیوۀ خلاقیت فردی در صحنه ها حضور دارند. بازیگران کودک و بزرگسال در کنار هم به درستی دارند بازی می کنند.  
مشهدی عباس شیوه خود در هدایت بازیگران و مواجهه اش با دیگر عوامل اجرایی را شیوه ای مبتنی بر دیکتاتوری و مشورتی دانست که در آن ابتدا ایده هایش را از اعضای گروه می خواهد که انجام دهند و بعد در ادامه به مشورت با آنها می پردازد که در تکمیل این ایده آنها پیشنهادهای خود را اتوود کنند و در نهایت بهترین ایده ها را به عنوان اجرایی تثبیت شده در کل اجرا لحاظ خواهند کرد.
عبد آتشانی، آهنگساز هم در تایید حرف های مشهدی عباس برای اینکه اومی خواست در جاهایی موسیقی سنتی و در جاهایی پاپ و مدرن باشد با هم دعواهایی می کرده اند اما در نهایت با دوستی و آشتی آنچه باید را برای هر لحظه تثبیت می کردند.
ندا نوری، بازیگر نمایش بر خلاف این نظر معتقد است که مشهدی عباس دیکتاتور نیست و این باید روال عادی کار یک کارگردان باشد که همیشه پر سر تمرین و صحنه بیاید که دقیقا گروه هم بدانند چه می کنند و کجا می روند و حالا ما هم در این رابطه مدام باید پیشنهادهای خود را ارائه کنیم که در این همراهی بشود خلاقیت فردی و گروهی را توامان برای یک اجرا بهتر در اختیار هم قرار دهیم.
رضا آشفته نیز ضمن تایید این شیوه مواجهه با بازیگران که در آن خلاقیت فردی امکان بروز پیدا کرده، نتیجه اش همین است که داریم می بینیم و همگی حضور پر رنگی در کنار هم دارند و کار را با فانتزی و لذت دو چندان همراه کرده اند؛ و این ما را از کمبودهایی که در نور و امکان بهتر در جابجایی طراحی صحنه هست باعث چشم پوشی از آنها می شود.  
مشهدی عباس که تاکنون 44 نمایش را و بیشتر هم برای کودکان و نوجوانان کار کرده است بر این باور هست که در شرایط کنونی که باید سالی یکبار کار کند دیگر کار نمی کند با این سختی کار و نداشتن درآمد و ماندن در خجالت نیازهای بازیگران و عوامل اجرایش که از پس یک درآمد مناسب برنخواهند آمد، ترجیح می دهد در این شرایط دیگر تولیدی برای کودکان نداشته باشد و به فیلم ساختن بپردازد که هر روزش چند میلیون درآمد است.
او به این زمان محدود برای اجرای تئاتر انتقاد کرد که وقتی یک کار خوب تولید می شد تا مادامی که مخاطب دارد باید روی صحنه باشد.
سعیده آجربندیان، مسئول روابط عمومی تالار هنر هم در این خصوص  گفت که تالار دولتی باید بین همه کارگردانان به طور مساوی تقسیم شود و در این رابطه نمی شود کاری کرد چون این سهم دولتی است که با چنین روالی عادی شده است مگر اینکه گروهها بتوانند در بخش خصوصی همچنان تولید خود را عرضه کنند. در ضمن هر گروهی که بتواند تبلیغ بهتری انجام دهد در همین فرصت محدود نیز می تواند از حداکثر مخاطب برخوردار باشد.  
مجید موثقی منتقد به تئاتر کودکان در زوریخ اشاره کرد که یکبار از سر کنجکاوی به یک جشنوارۀ کودکان سوییس رفته و متوجه شده که نزدیک به صد سال با یک برنامه مدون و به تفکیک سن از 4 تا 6، 6 تا 8، 8 تا 10، 10 تا 12و 12 تا 14 سال برای کودکان و نوجوانان تولید نمایشی دارند و به اقتضای سن این تولیدات و شیوه های اجرایی شان هم متفاوت است. ای کاش در ایران هم به تولید تئاتر برای کودکان اهمیت بدهیم که بشود آنها را به بهترین شکل هم سرگرم کرد و هم برایشان آموزش بهتری را فراهم کرد.
رضا آشفته نیز در پایان از مشهدی عباس خواست که همچنان در تئاتر بماند که حضور افرادی مثل او بنابر این پیشنیه حرفه ای یک ضرورت است و او در این مقطع کاری بهتر می تواند از پس عهدۀ یک تولید حرفه ای ویژه سنین کودکی و نوجوانی برآید.




نظرات کاربران